یک جامعه مبتنی بر سبک زندگی قرآنی، جامعه ای مبتنی بر عقل و علم است؛ زیرا اگر چنین نباشد، از نظر قرآن، جامعه جاهلی است. این جاهلیت می تواند به سبب فقدان علم یا عقل در آن جامعه و عدم به کاری گیری آن باشد؛ زیرا در قرآن، گاه جهل در برابر عقل و گاه جهل در برابر علم به کار رفته است؛ پس جامعه جاهلی یا نمی داند و بر اساس ظن و گمان می کند، یا آن که اصلا اهل فکر و تعقل نیست تا با تعقل حقیقت را روشن کند و بر اساس آن عمل کند.
از ویژگی های جامعه جاهلی این است که مردم آن بر خلاف اصول اخلاقی عمل می کنند و اصول اساسی چون صداقت، امانت، وفاداری و مانند آن را مراعات نمی کنند. این گونه است که جامعه جاهلی روی بی اعتمادی بنا می شود. بازتاب این بی اعتمادی را می توان در اموری چون گرو و رهن گرفتن در آن جامعه دید.
اما یک جامعه قرآنی بر اساس علم و عقل، همه اصول اخلاقی بلکه اصول شرعی که بایدها و نبایدهای سخت گیرانه تری دارد، عمل می کند. این گونه است که معاملات آنان بر اساس اعتماد متقابل است و هر کسی به قول و قراری که داده عمل می کند و با صفقه یعنی دست دادن معامله تمام می شود و هیچ کس رهن و گرو نمی گیرد.
البته برخی ممکن است بگویند عقل می گوید: رهن و گرو بگیریم و به قول و قرار اکتفا نکنیم؛ در پاسخ باید گفت: اگر کس یا جامعه ای واقعا عاقل و اخلاقی باشد، چون دروغ و خیانت و مانند آنها در میان ایشان نیست، به هر چه می گویند عمل می کنند و سرشان برود قولشان نمی رود. امام صادق(ع) درباره جامعه ای که اعتماد ایشان به سخن و قول و قرارشان نیست و باید گرو و رهن بگیرند، می فرماید: مَنْ کَانَ الرَّهْنُ عِنْدَهُ أَوْثَقَ مِنْ أَخِیهِ الْمُسْلِمِ فَأَنَا مِنْهُ بَرِیء؛ هر کس رهن در نزدش از قول برادر مسلمانش محکم تر و استوارتر باشد، من از آن شخص برائت می جویم.(المحاسن، البرقی، ج 1، ص 102)
پس اعتماد مهم ترین سرمایه هر جامعه است و نباید آن را از میان برداریم و با دروغ و خیانت و بی وفایی زمینه بحران و فقدان اعتماد اجتماعی را در جامعه دامن زنیم.